دزفولیها تا آخر استوار ماندند / آنها فهمیده بودند که باید بمانند
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۵۸۲۲
آن قدر بعثیها بر سر این شهر موشک ریخته بودند که خودشان لقب «بلدصواریخ» به دزفول داده بودند اما این موشکها نتوانست خللی در مقاومت مردم این خطه ایجاد کند. دزفولیها تا آخر استوار ماندند و نامشان برای همیشه در تقویم به یادگار ماند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، دزفول دروازه خوزستان است و خوزستان دروازه ایران.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همان روزهای اول، مردم دزفول فهمیده بودند که باید بمانند. مقاومت کنند، شهید بدهند و مجروح شوند. آنها آموخته بودند که چگونه باید روزگار گذراند، وقتی موشکی از ناکجاآباد روی سرت میآید، یا گلوله توپی یا هواپیمایی.
آنها میدانستند که فاصلهشان تا نبودن لحظهای است، به درازی لحظه انفجار، شاید واژه مقاومت برای دزفولیها معنی جدیدی یافته بود؛ معنایی که مرد و زنشان با هم آن را ساخته بودند.
«طه فروتن» در کتاب «روزگاران: کتاب دزفول» به بازخوانی خاطراتی پرداخته است که گوشهای از دقایقی حقیقی است که سالیانی نه چندان دور بر مردم آن دیار گذشته است، بر مردمان دیار مقاومت.
***
نود سالش بود؛ امام جمعه دزفول. هر چه گفتیم، قبول نکرد. نمیخواست پیامش را ضبط کند.
میگفت: «باید خودم اون جا باشم، اگه حرفی بود از نزدیک بهشون میگم.» میگفتیم: «حاجآقا! سنوسال شما، وضعیت شما، اذیت میشید.»
قبول نمیکرد، میگفت: «خاک پای بسیجی طوطیاست، باید باشی و ادای دین کنی، اگه بتونی.»
***
توی دزفول، توی بیمارستان، بعد از حمله هوایی قاعده بازی عوض میشد.
شیفت کاری از وقتی پا توی بیمارستان میگذاشتی شروع میشد تا وقتی از خستگی یک گوشه از حال بروی.
وقت غذا هم هرچند میدانستیم باید دستها تمیز باشد، اما هیچ وقت نمیشد دستها خونی نباشد.
***
اصرار میکرد بستریش کنیم، هرچه میگفتیم، جا نداریم، قبول نمیکرد.
ظاهرش به مریضها نمیخورد. فقط میخواست بستری شود. جایش مهم نبود، خودش میگفت. گوشه راهرو یا جای دیگه.
- آخه چرا این قدر اصرار میکنی مادر؟
- «تو هنوز نمیفهمی، جوونی. اینجا آدم رو شفا میده، برکت داره، کار امامه، کار انقلابه.»
درمانگاه را سپاه ساخته بود.
***
عراق گفته بود روز قدس دزفول را میزند، هرچه فکر کردیم یک مسیر امن برای راهپیمایی پیدا کنیم، نشد.
فکر کردیم مردم نیایند. جمعیت آن قدر زیاد بود که کنترلشان سخت بود. انتظامات کم داشتیم.
عراقیها هم آمدند. بمب هم ریختند ولی هدفگیریشان تعریفی نداشت. تمام بمبها این طرف و آن طرف مسیر خورد. کسی هم طوریش نشد.
***
سیزده تا تابوت همیشه کنار مسجد بود، بدون استفاده. قرار بود برای روز مبادا استفاده شود. اطراف مسجد را زیاد میزدند، اما هیچ وقت استفاده نمیشد.
مسجد را که زدند، شهید دادیم، سیزده تا. از تابوتها استفاده کردیم، برای اولین و آخرین بار. دو روز بعد هم ختم گرفتیم، روی آوار.
***
دفتر بسیج خراب شده بود، رفتیم خانه یکی از همسایهها.
بعد از چند روز گلولههای توپ که آمدند، به خانه یکی دیگر رفتیم. چند روزی مهمان بودیم، عراقیها با ترکشهای موشک بیرونمان کردند. اصرار میکرد، برگردیم مسجد. قبول نمیکردم، سقف نداشت.
میگفت: عوضش از توی دفتر میتونی ستارهها رو هم ببینی.
موشک به مسجد خورد، حالا نه دفتر بسیج داشتیم، نه جا برای نماز جماعت، کلاسی هم نمیشد تشکیل داد. مانده بودیم چه کنیم. چند تا از همسایهها آمدند، گفتند: خانه ما که هست.
***
بیمارستان متخصص بیهوشی نداشت.
قرار شد بروم شوش دانیال از آنجا متخصصشان را بیاورم دزفول.
وقتی رسیدم، دیدم دکتر پاکستانی است. نمیآمد. میگفت: «میترسم. دزفول رو مرتب میزنند، اگه بیام میمیرم.»
نیامد که نیامد. میگفت: «توی پایگاههای هوایی عراق برای خلبان با خط درشت نوشتهاند، دزفول را فراموش نکنید.»
کد خبر 663216منبع: ایمنا
کلیدواژه: دزفول مقاومت دفاع مقدس خوزستان ایران موشک شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق دزفولی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۵۸۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخشش حکم قصاص پس از ۲۳ سال
رئیس توسعه حل اختلاف خوزستان گفت: با تلاش دادگستری، شعبه ویژه قتل شورای حل اختلاف و ستاد صبر دزفول، اولیای دم لرستانی از قصاص قاتل فرزند خود پس از ۲۳ سال صرف نظر کردند و زندگی دوباره به او بخشیدند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خوزستان و به نقل از دادگستری خوزستان، حجتالاسلام عبدالحمید امانت بهبهانی اظهار کرد: با توجه به وظیفه ذاتی شورای حل اختلاف، مدتی پیش پرونده قتلی که ۲۳ سال پیش در دزفول رخ داده بود و به ایجاد اختلافات شدید و نزاع بین دو طایفه ساکن لرستان منجر شده و آرامش منطقه را سلب کرده بود، بررسی شد.
وی افزود: با ابراز ندامت و پشیمانی قاتل از بزه خود و درخواست مکرر خانواده قاتل از شعبه ویژه قتل شورای حل اختلاف دزفول برای وساطت به منظور حل و فصل موضوع، با موافقت رئیس دادگستری این شهرستان، اعضای این شعبه به خرمآباد عازم شدند و با هماهنگی صورت گرفته، چندین جلسه با بزرگان و ریش سفیدان اولیای دم برای اخذ رضایت برگزار و اقدامات اولیه انجام شد.
رئیس توسعه حل اختلاف خوزستان ادامه داد: این اقدامات و تلاشها پس از مدتی نتیجه داد و اولیای دم پس از ۲۳ سال از قاتل فرزند خود گذشت کردند، زندگی دوباره به او بخشیدند و این پرونده به صلح و سازش منتهی شد.
حجتالاسلام امانت بهبهانی با تقدیر از خانواده مقتول به دلیل رضایت و بخشیدن قاتل و پیگیری دادگستری دزفول و شعبه ویژه قتل شورای حل اختلاف و ستاد صبر این شهرستان در حل و فصل این پرونده، گفت: شورای حل اختلاف ظرفیتی بینظیر در تحقق سند تحول و تعالی قضائی است.
وی اضافه کرد: این شورا یکی از دستاوردهای ارزشمند و اثرگذار انقلاب اسلامی در رفع خصومتها و دعاوی بین مردم است و همواره در جامعه موفقیتهای روزافزون دارد و جایگاه آن نسبت به گذشته ارتقا پیدا کرده است.
کد خبر 751394